تروریستها و ورشکستهها پای کار آشوب و ناامنی/ از مریم رجوی و قاتلان خاشقچی تا کومله و بارزانی
با تاخیری چهار روزه از ماجرای فوت غم انگیز مهسا امینی جریانهای سیاسی ورشکسته و همچنین گروههای تروریستی از خواب بیدار شده و تلاش دارند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند. این گروهها که فوت مهسا امینی برایشان خالی از اهمیت بوده و جز به منظور پیشبرد اهداف خود و استفادهی ابزاری از خون آن مرحومه هدف دیگری را دنبال نمیکنند، بر این موج سوار شده و مقاصد و اهداف مورد وثوق خود را پیگیری میکنند.

جالب آنکه مقامات کشور اولین افرادی بودند که بر طی شدن مسیر پیگیری قانونی و مشخص شدن ابعاد ماجرا تاکید کرده و به این مساله ورود کردند.
رئیس جمهور طی تماسی تلفنی با خانوادهی آن مرحومه ضمن تسلیت به ایشان اعلام کرد که دستورات لازم برای بررسی موضوع را به صورت ویژه صادر و تا روشن شدن ابعاد آن، این موضوع را از دستگاههای مسئول مطالبه خواهد کرد.
همچنین رئیس قوهی قضائیه نیز به منظور بررسیهای همهجانبه پیرامون موضوع مورد نظر دستورات موردنیاز را صادر و پیگیریهای لازمه را انجام داد.
اما همانطور که گفته شد برخی از گروههای داخلی و تروریستهای خارجی بدون توجه به این موضعگیری ارکان نظام جمههوری اسلامی، برای بهره بردن کامل از این ماجرا، بساط استفادهی ابزاری خود را میگسترانند
یکی ازاین گروهها حزب دموکرات کردستان عراق و سرکردهشان مسعود بارزانی است. بارزانی که خود در اقلیم کردستان پایگاه سیاسی متزلزلی دارد تلاش داشته از احساسات قومیتی سواستفاده کرده و با تماس تلفنی دیرهنگام با خانواده مهسا امینی ماجرا را برای برخی از مردم کردزبان رنگ و بوی دیگر ببخشد.

او در این تماس تلفنی درگذشت مهسا امینی را تسلیت گفته و ضمن ابراز امیدواری نسبت به تحقق عدالت (!) در پرونده درگذشت این دختر کرد، بر همدردی خود با خانواده او نیز تاکید کرد!
این اتفاق در حالی است که گروه جداییطلب کومله با سابقه جنایت بار خود در مناطق کردنشین ضمن ظلم ها و رنج هایی که به مردم این منطقه تحمیل کرد، طی دو روز گذشته در قالب توئیت و مصاحبه و بیانیه این مساله را به فاز امنیتی کشانده و با موج سواری از قضایای موجود اهداف جدایی طلبانهی خود را پیگیری کرده و به فوت مهسا امینی به مثابه یک ابزار نگریستند.

فراخوان کمیته مرکزی کومهله در دعوت از مردم کردستان به اعتصاب عمومی، فراخوان پژاک و کودار برای اعتصاب عمومی و اعتراضات، دعوت حزب کمونیست ایران به حضور در اعتراضات، بیانیه اتحادیه آزاد کارگران چپ ایران و… از مواردی است که اخیرا توسط برخی از جریانات جدایی طلب تروریست وابسته به خارج صورت گرفته است که بنا به اهداف جدایی طلبانه خود، تمامیت ارضی کشور را نیز مورد هدف قرار داده اند.

علاوه بر اینها تروریستهایی نظیر منافقین از دیگر جنایت کارانی هستند که در آرزوی چهل ساله دست اندازی به خاک ایران از هر گونه اغتشاش و ناامنی حمایت کرده تا انتقام شکست خود از مردم ایران را بگیرند. در این باره نیز سرکردهشان طی توییتی نوشت:«تنها راه مقابله با مزدوران گسیل شده رژیم، همبستگی و گسترش قیام در همه دانشگاهها و شهرهای ایران است.»

همچنین پس از آنکه آمریکاییها در این خصوص موضع گیری کرده و حتی جوزف بورل فوت مهسا امینی را «قتل» معرفی کرد، ایلان ماسک هم در توئیتی به منظور راه اندازی اینترنت ماهوارهای استارلینک جهت ارائه خدمات در ایران، خواستار معافیت از تحریمها از سوی دولت آمریکا، شد. هر چند به لحاظ فنی این مساله حداقل در کوتاه مدت امکان پذیر نمیباشد اما خود گویای آن است که گروهها و افراد با انگیزه های مختلف سعی دارند آتش ناامنیهای محدود دیروز را گسترش دهند.
در امتداد همین مسئله نیز، شبکههای فارسی زبان بیگانه هم تمام همت خود را بر آن گذشته اند تا با اخبار جهت دار، غیرواقعی و گمراه کننده احساسات مردم را بیش از پیش جریحه دار کرده و با تشویش اذهان در فضای غبار آلود موجود، آنها را به اعمال رادیکال تشویق نمایند.

اکانتهای ضدانقلاب در فضای مجازی نیز با آموزش چگونگی ضربه زدن و ضرب و شتم ماموران نیروی انتظامی تلاش دارند تا به گسترش خشونت دامن بزنند.
اخیرا هم استاندار کردستان اعلام کرد که «یک شهروند دیواندرهای با سلاح جنگی کشته شده که هیچکدام از ردههای نیروهای مسلح از این نوع سلاح استفاده نکردند. بلافاصله نیز مشخصات و تصویر آن فرد از شبکههای معاند پخش شد. فرد دیگری با همان شرایط داخل خودرویی نزدیک بیمارستان سقز رها شده بود. مرگ نفر سوم هم کاملا مشکوک و در دست بررسی است.»
کشته سازی صوری یا عینی، راهبرد نخنما و تکراری این جریانات است که همچنان بر آن پافشاری کرده و از ریخته شدن خون مردم در مسیر مقاصدشان ابایی نداشته و حتی آن را برای خود پله نیز میکنند.
این تحریکات و حمایتهای تروریستها و جریانات سودجو که چنین اتفاقاتی را رقم زده و تماما در جهت آزار و اذیت مردم و تهدید جانی و مالی آنها است، نهایاتا منجر به کشته شدن و از دست رفتن این عزیزان توسط خائنین و سگان دستآموز غربی آنها در داخل شده است که باب میل این جریانات هم بوده و با تحویل خطیئهی خود به گردن نظام جمهوری اسلامی ایران، به طور اکمل به مقاصد خود نیز دست خواهد یافت.